loading...
داستان کوتاه

داستانک ۱۴۷

مدیر بازدید : 253 یکشنبه 22 مهر 1397 نظرات (0)
زوجی که حتی یک اختلاف هم باهم نداشتند رازشان را فاش کردند! روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند. آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند. تو این مراسم سردبیرهای روزنامه‌های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشان (راز خوشبختیشان) را بفهمند. سردبیر می‌پرسد: " آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یک همچین چیزی چطور ممکن است"؟ شوهر روزهای ماه عسل رو به یاد می‌آورد و می‌گوید: "بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم. آنجا برای اسب سواری هر دو، دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم. اسبی که من انتخاب کرده بودم خوب بود. ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود. سر راهمان آن اسب ناگهان پرید و همسرم را از زین انداخت. همسرم خودش را جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت: "این بار اولت هست". بعد یک مدت، دوباره همان اتفاق افتاد. این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب کرد و گفت:"این بار دومت هست". ‌و بعد سوار اسب شد و راه افتادیم. وقتی که اسب برای سومین بار همسرم را انداخت؛ همسرم با آرامش تفنگش‌را از کیف در آورد و با آرامش شلیک کرد و آن اسب را کشت. سر همسرم داد کشیدم و گفتم: "چکار کردی روانی؟ دیوانه شدی؟ حیوان بیچاره را چرا کشتی؟" همسرم یه نگاهی به من کرد وگفت: "این بار اولت هست.....!
ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟



    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 57
  • آی پی دیروز : 367
  • بازدید امروز : 148
  • باردید دیروز : 693
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 20
  • بازدید هفته : 3,658
  • بازدید ماه : 31,353
  • بازدید سال : 97,234
  • بازدید کلی : 4,675,649
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت