loading...
داستان کوتاه

داستان کوتاه 550

مدیر بازدید : 173 سه شنبه 30 مهر 1398 نظرات (0)

#با موقعیتها چانه نزنیم

 

 

 

در روم باستان، عده اي غيبگو با عنوان سيبيل ها جمع شدند و آينده امپراتوري روم را در نه كتاب

نوشتند.سپس كتابها را به تيبريوي عرضه كردند . امپراطور رومي پرسيد : بهايشان چقدر است؟

سيبيل ها گفتند: يكصد سكه طلا

تيبريوس آنها را با خشم از خود راند سيبيل ها سه جلد از كتابها را سوزاندند و بازگشتند و

گفتند:قيمت همان صد سكه است . تيبريوس خنديد و گفت:چرا بايد براي چيزي كه شش تا و نه تايش

يك قيمت دارد بهايي بپردازم؟

سيبيل ها سه جلد ديگر را نيز سوزاندند و با سه كتاب باقي مانده برگشتند و گفتند:قيمت هنوز همان

صد سكه است .

تيبريوس با كنجكاوي تسليم شد و تصميم گرفت كه صد سكه را بپردازد . اما اكنون او مي توانست

فقط قسمتي از آينده امپراطوريش را بخواند .

مرشد مي گويد: قسمت مهمي از درس زندگي اين است كه با موقعيتها چانه نزنيم

ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟



    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 58
  • آی پی دیروز : 367
  • بازدید امروز : 157
  • باردید دیروز : 693
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 20
  • بازدید هفته : 3,667
  • بازدید ماه : 31,362
  • بازدید سال : 97,243
  • بازدید کلی : 4,675,658
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت